1. مفهوم تحلیل بین‌بازاری:
تحلیل بین‌بازاری بر این فرض استوار است که بازارهای مالی مختلف به یکدیگر پیوسته‌اند و به حرکت‌های قیمتی یکدیگر تأثیر می‌گذارند. این اتصال می‌تواند به عوامل متعددی نسبت داده شود، از جمله:
- بنیادهای اقتصادی: شاخص‌های اقتصادی مانند رشد تولید ناخالص داخلی (GDP)، تورم و نرخ‌های بهره می‌توانند به طور هم‌زمان بر بازارهای متعددی اثر بگذارند. برای نمونه، گزارش اقتصادی قوی ممکن است هم قیمت سهام را افزایش دهد و هم ارزش ارز ملی را تقویت کند.
- حس سرمایه‌گذار: احساسات سرمایه‌گذار می‌تواند از یک بازار به بازار دیگر سرریز شود. برای مثال، احساسات صعودی در بازار سهام ممکن است به افزایش ریسک‌پذیری و تقاضای قوی‌تر برای ارزهای با بازده بالاتر منجر شود.
- جریان‌های سرمایه: جریان‌های پولی بین بازارهای مختلف به‌منظور کسب بازده بالاتر یا پناهگاه‌های امن انجام می‌شود. این امر می‌تواند همبستگی بین کلاس‌های دارایی را ایجاد کند، زیرا سرمایه‌گذاران سرمایه خود را براساس تغییرات شرایط بازار تغییر می‌دهند.
2. روابط کلیدی بین بازارها:
برخی از مهم‌ترین روابط بین بازارها که باید در معامله‌گری فارکس در نظر گرفته شوند عبارتند از:
- سهام و فارکس: شاخص‌های بازار سهام اغلب با ارز کشورهای مربوطه همبسته هستند. برای مثال، شاخص S&P 500 اغلب با دلار آمریکا همبستگی مثبت دارد، در حالی که شاخص نیکی 225 اغلب با ین ژاپن همبستگی منفی دارد.
- کالاها و فارکس: قیمت کالاها می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی بر ارزهای کشورهای صادرکننده کالا تأثیر بگذارد. برای مثال، دلار کانادا اغلب تحت‌تأثیر قیمت نفت است، در حالی که دلار استرالیا به قیمت‌های طلا حساس است.
- اوراق قرضه و فارکس: بازدهی اوراق قرضه (نرخ‌های بهره بر روی اوراق قرضه دولتی) می‌تواند ارزش ارزها را تحت تأثیر قرار دهد. بازدهی بالاتر اوراق قرضه عموماً سرمایه‌گذاری خارجی را جذب می‌کند و منجر به تقویت ارز می‌شود.
3. ابزارهای تحلیل بین‌بازاری:
چند ابزار وجود دارد که می‌تواند روابط بین بازارها را تحلیل کند:
- ماتریس‌های همبستگی: این جداول ضرایب همبستگی بین کلاس‌های دارایی مختلف را نشان می‌دهند. یک ضریب همبستگی مثبت نشان می‌دهد که دو دارایی معمولاً همسو حرکت می‌کنند، در حالی که ضریب همبستگی منفی نشان می‌دهد که آنها در جهت‌های مخالف حرکت می‌کنند.
- تحلیل قدرت نسبی: این تکنیک عملکرد یک دارایی را در برابر دارایی دیگر در یک دوره مشخص مقایسه می‌کند. می‌تواند به شناسایی اینکه کدام دارایی نسبت به دیگری قوی‌تر یا ضعیف‌تر است کمک کند.
- نمودارهای بین‌بازاری: این نمودارها حرکت‌های قیمتی دارایی‌های مختلف را در همان نمودار ترسیم می‌کنند تا همبستگی‌ها و واگرایی‌ها را به‌راحتی بتوان مشاهده کرد.
4. استفاده از تحلیل بین‌بازاری در معاملات فارکس:
تحلیل بین‌بازاری می‌تواند به روش‌های مختلفی به کار رود تا تصمیمات معاملاتی فارکس شما را بهبود بخشد:
- تأیید سیگنال‌ها: از تحلیل بین‌بازاری برای تأیید سیگنال‌هایی که از تحلیل‌های فنی یا بنیادی به‌دست می‌آیند استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر شاخص فنی روند صعودی یک جفت‌ارز را نشان دهد اما شاخص سهام همبسته ضعفی را نشان دهد، بهتر است معامله را دوباره ارزیابی کنید.
- شناسایی فرصت‌های معاملاتی بالقوه: تحلیل بین‌بازاری می‌تواند به شما در شناسایی فرصت‌های معاملاتی بالقوه بر پایه روابط بین بازارهای مختلف کمک کند. برای مثال، اگر واگرایی بین یک جفت‌ارز و شاخص سهام همبستهٔ آن را مشاهده کنید، می‌تواند نشانه‌ای از یک موقعیت معاملاتی بالقوه باشد.
- مدیریت ریسک: با درک همبستگی‌های بین بازارهای مختلف می‌توانید قرار گرفتن ریسک خود را بهتر مدیریت کنید. برای نمونه، می‌توانید با اتخاذ موقعیت‌های متقابل در دارایی‌های همبسته، موقعیت‌های فارکس خود را پوشش دهید.
نتیجه‌گیری:
تحلیل بین‌بازاری ابزار قدرتمندی است که می‌تواند درک شما از بازار فارکس را ارتقاء دهد و تصمیمات معاملاتی شما را بهبود بخشد. با بررسی ارتباطات متقابل بین کلاس‌های دارایی مختلف و شناسایی همبستگی‌های کلیدی، می‌توانید بینش‌های ارزشمندی درباره رفتارهای احتمالی بازار به دست آورید و استراتژی‌های معاملاتی مؤثرتری توسعه دهید. به خاطر داشته باشید که تحلیل بین‌بازاری ابزار مستقلی نیست بلکه مکمل ارزشمند تحلیل فنی و بنیادی شما است. با ترکیب این رویکردها، می‌توانید درکی جامع از بازار بدست آورید و تصمیمات معاملاتی آگاهانه‌تری اتخاذ کنید.
